سلام
شادي در جبهه ...
کنارم ايستاده بود که يه هو يه خمپاره اومد و بومممممم.....
نگاه کردم ديدم ترکش بهش خورده و افتاده زمين
دوربينو برداشتم رفتم سراغش .
بهش گفتم تو اين لحاظات آخر زندگي اگه حرفي صحبتي داري بگو...
اگه دوست داشتين بياين!