• وبلاگ : نه آبي .. نه خاكي
  • يادداشت : خط مقدم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 41 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام

    شادي در جبهه ...

    کنارم ايستاده بود که يه هو يه خمپاره اومد و بومممممم.....

    نگاه کردم ديدم ترکش بهش خورده و افتاده زمين

    دوربينو برداشتم رفتم سراغش .

    بهش گفتم تو اين لحاظات آخر زندگي اگه حرفي صحبتي داري بگو...

    اگه دوست داشتين بياين!