زدست اهل مدينه چه خون جگر شده ام
زتيشه هاي خزان نخل بي ثمر شده ام
کسي غريبي من را چرا نمي فهمد
شکسته بال ترين مرغ خون جگر شده ام
يه غير فضه کسي حال من نمي داند
که ديد پشت در خانه بي پسر شده ام
من و فراق پدر باورم نمي آيد
خميده خسته شکسته پس از پدر شده ام
دو روز پيش زني آمد و نگاهم کرد
گرفت گريه اش از بس که مختصر شده ام
شهادت مادرمون حضرت زهراي مرضيه سلام الله عليها رو تسليت عرض مي کنم